بنياد مسيحي ايرانيان
new

✝️تو سزاوار ثنایی تو سزاوری پدر ✝️

رحمتت بی انتها و برکتی دادی پدر🤚

قلب من آکنده از هر چه که تدبیر تو بود جان من را هر دم ازاعلا فزایی ای پدر🤚

هر طلوع و هر غروب برتو چه سجده ها کنم روح پاکت را بروی من گشایی ای پدر 🤚

آن زمانی که پر از رنج و ز سختی ها بسی تو مرا هرگز که تنها نه رهایی ای پدر 🤚

روزگاران عجیبی و ز سراسر بس غریب تو چه معنا چه راهی را گشایی ای پدر 🤚

هر طر ف تیر حوادث جان من را در ربود روزها بهرم وفادارو وفایی ای پدر 🤚

گر زنادانی خطاهای مرا دیدی ولی چشم ازمن برنتابیدی کجایی ای پدر🤚

وه چه شبها اشک ها و وه چه لحظه ها به شوق هر سخن از من شنیدی و خدایی ای پدر🤚

گاه مثل یک برادر گاه بر من دوستی گاه بر من خواهر و گاهی تو مادر ای پدر🤚

راهنمای روز من در روزگارانم تویی هر کجا رحمت فزودی و ببخشایی پدر🤚

اشتباه در اشتباه و آن محبت پایدار دست تو بر روی من تو میگشایی ای پدر 🤚

سالهایی را ملخ گر خورده از دنیایی من تو بفرمودی همه بهرم نمایی ای پدر 🤚

گر مرا از شهر خود آورده ایی اینجا ولی عشق و لطفی را به روی من فزایی ای پدر🤚

در کلامت دوست تر از تو ندیدم همدمی من ترا هر شب به آغوشم کجایی ای پدر🤚

گر نفس را میکشم گر بازدم دارم درود گر که صبحی را ببینم خلق کردی توبرایم ای پدر🤚

برکتی از جنس خویش و رحمتی از جنس خویش تاج حکمت را به سرتاپای من جایی پدر🤚

دوستت دارم پدر بر روی روح القدست دست منرا تو بگیری وچو ره بنما پدر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish. پذیرفتن ادامه

Translate »