نان روزانه
۲۱ ژانویه
تفسیر پیدایش فصل ۲۰
۷. ابراهیم و ابیملک (باب ۲۰)
۲۰: ۱- ۱۸ در نظر ما محال است که ابراهیم باری دیگر پس از بیست سال همان اشتباهی را که با فرعون مرتکب شده، تکرار کند و ساره را به عنوان خواهر خود از خود رد کند – محال است، مگر اینکه تمایل دایمی خود را نسبت به گناه به یاد آوریم! واقعه ابیملک در جرار تقریباً تکرار دورویی ابراهیم در مصر است (۱۲: ۱۰-۱۷). خدا خواست اهداف خود را در تولد اسحاق تحقق بخشد، که ممکن بود عملی نشود. او ابیملک را به مرگ تهدید کرد. او تنها یک تماشاچی در اطراف میدان تاریخ دنیا نیست. او میتواند بر اعمال شریر قوم خود حکومت نماید، حتی در زندگی بی ایمانان. ابیملک بی ایمان در این واقعه بسیار بهتر از ابراهیم که «دوست خدا» بود عمل کرد. (ابیملک یک لقب است و نه یک اسم خاص). بسیار شرم آور است که یک ایماندار توسط یک انسان دنیوی توبیخ شود! هنگامی که یک نیمه حقیقی را به جای حقیقت تمام جلوه دهیم، دیگر آن حقیقت نیست بلکه ناراستی است. ابراهیم حتی سعی کرد خدا را هم به خاطر اینکه او را به آن مکان آورده سرزنش نماید. او میتوانست عاقلانهتر عمل کند و به گناه خود اعتراف نماید. اما با اینحال، او هنوز مرد خدا بود. از این رو خداوند ابیملک را نزد او فرستاد تا ابراهیم دعا کند که اهل خانه او از نازایی شفا حاصل کنند.
عبارت «برای تو پرده چشم است» (آیه ۱۶)، یعنی هدیهای برای تسکین به تو داده میشود. پس میتوان آن را چنین ترجمه کرد، «این به عنوان مبلغی برای رضایت خاطر شما به شما داده میشود، تا گواهی باشد برای تمام مردان که اشتباه رفع شده است.»