تفسیر اعداد فصل ۳۶
ج – ۲ – ۱۱. ارثیه دختران صلفحاد (باب ۳۶)
نمایندگانی از نیمی از قبیله منسی ساکن جلعاد، واقع در شرق اردن به نزد موسی آمدند تا مشکلی را مطرح کنند (اعداد ۲۷: ۱-۱۱). اگر دختران صلفحاد با مردانی از قومهای دیگر ازدواج کنند املاکشان به قوم دیگر خواهد رسید. سال یوبیل انتقال زمین را به قبیله دیگر قطعی خواهد کرد (آیه ۴). راه حل این بود که این زنان باید با مردان قبیله خود ازدواج میکردند و در نتیجه انتقالی از قبیلهای به قبیله دیگر نخواهد بود (آیات ۵-۱۱). دختران صلفحاد با ازدواج با مردان قبیله منسی از این قانون اطاعت کردند (آیات ۱۰-۱۲). آیه ۱۳ قسمتی از باب ۲۶ را خلاصه میکند.
سه موضوع برجسته در کتاب اعداد وجود دارد:
۱ – شرارت دائمی و بی ایمانی قلب انسان.
۲ – همراه شدن قدوسیت یهوه با رحمت او.
۳ – مرد خدا (موسی) که به عنوان میانجی و شفیع بین قوم گناهکار و خدای مقدس میایستد.
از زمانی که اعداد نوشته شد نه قلب انسان و نه قدوسیت و رحمت خدا تغییری نکردهاند. اما اینک ما عیسی مسیح را داریم که موسی فقط قیاس و شبههای از او بود، و در او قدرت داریم تا از گناهانی که مشخصه اسرائیل بود دوری کنیم و در نتیجه از خشم خدا که آنها متحمل شدند اجتناب کنیم. برای اینکه از آنچه آموختیم استفاده کنیم بایستی این حقیقت را درک کنیم که «این همه بطور مَثَل بدیشان واقع شد و برای تنبیه ما مکتوب گردید که اواخر عالم به ما رسیده است» (اول قرنتیان ۱۰: ۱۱).