چگونه میتوانیم ارادهٔ نیکویش را در زندگی خود و دیگران بطلبیم؟
آیا ما بعنوان کسی که مسیح را بعنوان ناجی زندگی تازه خود برگزیده ایم و با اعتماد کامل قلبی، خود را تحت اطاعت او قرار داده ایم، واقعاً خواست «او» را برای زندگی خود و عزیزانمان میخواهیم؟
اگر بطور واقعی چنین است، خداوند خواست و ارادهٔ نیکویش را درون قلب ما قرار خواهد داد. اما باید خاطر نشان کرد که برای تحقق این امر نیکو، نکته کلیدی در اینجا این است که ما بایستی خواست «خدا» را بخواهیم نه خواست خودمان را.
«با خدا خوش باش و او آرزوی دلت را به تو خواهد داد.» (مزمور ۳۷ آیه ۴)
در همین رابطه، عزیزان! دانستن خواست خدا، بسیار اهمیت داشته و شرط کامیابی در زندگی مسیحایی تک تک ماست.
عیسی مسیح گفت که خویشان واقعی او کسانی هستند که «خواست خدا» را می دانند و به آن «عمل می کنند».
«هر که خواست خدا را بجا آورد، او برادر و خواهر و مادر من است.» (انجیل مرقس فصل ۳ آیه ۳۵).
عیسی مسیح در داستان معروف دو پسر در انجیل متی، کاهنان و بزرگان معبد را به دلیل انجام ندادن خواست و ارادهٔ خدا، سرزنش می کند، بویژه که آنها از کارهای زشت و خطاهای خود توبه نکرده و به خداوند ایمان نیاوردند.» (انجیل متی فصل ۲۱ آیه ۳۲).
بنابراین بنیادی ترین خواست و ارادهٔ خدای پدر برای یکایک ما انسانها این است که از گناهان و خطاهای خود برگشته، توبه کنیم و به عیسی مسیح نجات دهنده، ایمان بیاوریم. و سپس در تمام شرایط و مراحل زندگی ملکوت او را بطلبیم. اگر هر یک از ما، این گام نخست را برنداریم، به این معنی است که ما هنوز خواست خدا را نپذیرفته ایم.
زمانیکه، عیسی مسیح را با ایمان قلبی قبول می کنیم، فرزند خدا می شویم (انجیل یوحنا فصل ۱ آیه ۱۲).
او همانگونه که در مزمور ۱۴۳ آیه ۱۰ به زیبایی بیان میکند، می خواهد ما را به راه نیکوی خود هدایت نماید. «مرا تعلیم ده تا ارادهٔ تو را بجا آورم، زیرا تو خدای من هستی، باشد که روح مهربان تو، مرا به راه راست هدایت نماید.»
خدا سعی نمی کند که خواست خود را از ما پنهان سازد، بلکه او خواست خود را برای ما آشکار می سازد. در حقیقت او در کلام خود ما را از طریق ارائه روش های زیادی، برای درک و شناخت اراده و خواست خدای پدر، راهنمایی کرده است. بنابراین ما نیز بعنوان ایمانداران به مسیح که محبت کامل او را در دل خود داشته و به او اعتماد داریم، لازم است «برای هر پیش آمدی، خدا را شکر نمائیم، زیرا اینست خواست خدا برای ما که از آنِ عیسی مسیح هستیم.» (اول تسالونیکیان فصل ۵ آیه ۱۸).
ما خوانده شده ایم تا کارهای نیک انجام دهیم (اول پطرس فصل ۲ آیه ۱۵)، «زیرا اراده و خواست خدا اینست که پاک باشیم و از هر نوع فساد جنسی خود را دور نگاه داریم.» (اول تسالونیکیان فصل ۴ آیه ۳).
همانگونه که در جای جای کلام مقدس مکتوب است، خواست خدا برای ما انسانها و بویژه پیروان واقعی او قابل فهم و قابل شناسایی می باشد. در رسالهٔ رومیان فصل ۱۲ آیه ۲ آمده است، «رفتار و کردار و شیوۀ زندگی مردم دنیا را تقلید نکنید، بلکه بگذارید خدا افکار و طرز فکرتان را دگرگون کند تا به انسانی جدید تبدیل شوید. آنگاه قادر خواهید شد ارادۀ خدا را درک کرده، آنچه که خوب و کامل و موردپسند اوست را کشف کنید.»
همانگونه که می بینید، این بخش از کلام خدا، سه نشانه و راهنمایی مهم را به ما عرضه می کند:
۱- رفتار و کردار و شیوۀ زندگی مردم دنیا را تقلید نکنید.
۲- بگذارید خدا افکار و طرز فکرتان را دگرگون کند تا به انسانی جدید تبدیل شوید.
۳- زمانیکه که افکار و طرز فکرتان توسط خدا دگرگون شد، آنگاه قادر خواهید بود که خواست خدا را بطور کامل بشناسید و به آن عمل نمایید.
از سوی دیگر همزمان که در جستجوی درک و دریافت خواست خداوند هستیم، ضروری است این نکته را هم در نظر داشته باشیم، که آیا آنچه ما می خواهیم بدانیم مطابق با خواست خدا هست یا نه؟
چرا که خواست و آرزوی ما نبایستی بر خلاف ارزشها و معیارهای نیکوی کتاب مقدس و در تضاد با تعالیم مسیح باشد، برای نمونه، در کتاب مقدس، دزدی کردن آشکارا نکوهش شده و ما را از انجام آن نهی کرده است، بنابراین ما می دانیم و اعتقاد داریم که دزدی از دیگری خواست خدا برای ما نیست، در نتیجه مضحک و مسخره خواهد بود که برای انجام آن و موفقیت در آن دعا کنیم!
علاوه بر این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که کاری که ما می خواهیم انجام دهیم باید باعث جلال خداوند و رشد ما در ایمان و وفاداری ما و دیگران به مسیح گردد.
گاهاً برای بسیاری از ما پیروان و ایمانداران مسیحی، شناخت خواست و ارادهٔ خدای پدر بنظر کار چندان ساده ای هم بنظر نمیرسد، بهمین دلیل داشتن صبر و در دعا بودن و داشتن ارتباط نزدیک با خداوند، لازمهٔ برای این است که خواست خداوند برایمان آشکار گردیده و مکاشفه شود. اما متاسفانه اغلب ما بسیار عجول هستیم بنحویکه می خواهیم همهٔ خواست های خدا برای زندگی خودمان و یا عزیزانمان را فوری و یکجا بدانیم، اما عملکرد خداوند اینگونه نیست. نگاه او به زندگی و نیز زمانهای او با ما انسانها بسیار متفاوت است، خداوند در هر قدم و مرحله از زندگی ما یک خواست و آنهم اساسی ترین و مهمترین خواست خود را برای ما آشکار می سازد، تا قدم به قدم در ایمان و اعتماد به او بیشتر رشد کنیم.
نکته مهم این است که همزمان با اینکه برای راهنمایی های بیشتر خداوند انتظار می کشیم باید طبق آنچه که در نامهٔ یعقوب فصل ۴ آیهٔ ۱۷ آمده است، کارهایی که می دانیم خوب هستند را انجام دهیم.
ما فرزندان عجول خداوند در اکثر مواقع از خدای پدر می خواهیم که علائم و نشانه های دقیقی از خواست خود را به ما نشان دهد، مثلاً کجا کار کنیم، کجا زندگی کنیم، با چه کسی ازدواج کنیم، کدام خانه و یا ماشینی را بخریم و غیره. باید بدانیم که طبق آنچه در رسالهٔ اعمال رسولان فصل ۱۶ آیات ۶ و ۷ آمده است، خدا به ما حق انتخاب داده است و اگر صبور باشیم او به روشهای خودش ما را از گرفتن تصمیم های نادرست باز خواهد داشت. میدارد.
بگذارید یک مثال ساده و عینی بزنیم، همهٔ ما انسانها هر چقدر فردی را بیشتر بشناسیم، طبیعی است که با ویژه گیها، خواسته ها و علائق او بیشتر آشنا می شویم. برای مثال، یک کودک مدرسه ای حتی اگر عجله داشته باشد میداند که بنا به توصیه ها و آموزشهای پدر و مادرش، قبل از سبز شدن چراغ راهنما برای عابرین پیاده، نباید از این طرف خیابان به آنطرف خیابان برود و یا بدود، چون میداند که والدین اش انجام چنین عملی را از او نمی پسندند و نمیخواهند، چرا که از محبت و علاقه آنها نسبت به خود آگاه است و سفارشات پدر و مادر خود را بیاد داشته و اکیداً از آنها پیروی میکند. و در هر موقعیتی گوش به فرمان و مطیع آنهاست، چون تمام خواست آنها سلامتی و حفظ جان کودکشان است.
یک چنین رابطه ای رابطه بین ما و خداوندمان نیز وجود دارد. همچنان که ما قلب و جان خود را به خدا می سپاریم، از کلام او اطاعت می کنیم و به روح القدس تکیه می کنیم، در می یابیم که در قلبهای ما محبت و روح مقدس خود را از طریق فیض عظیم عیسی مسیح نهاده است و خود در دل ما ساکن گشته است، و طبق اول قرنتیان فصل دوم آیه ۱۶، افکارمان را نیز به شباهت افکار مسیح درآورده است.
ما او را می شناسیم و این شناخت به ما کمک می کند تا خواست او را نیز بدانیم و هدایت روح القدس همیشه در دسترس ما قرار خواهد داشت. «صداقت نیکان آنها را نجات میدهد، ولی بدکاران در دام خیانت خود گرفتار میشوند» (امثال سلیمان فصل ۱۱ ایه ۵).