مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که از انفاس خوشش بوی کسی میآید
تولد خداوند محبت و جلال، گرانبهاترین هدیه خدا بر شما خجسته و مبارک باد.
تجسم مسیح بر زمین را که با عنوان کریسمس یا نوئل جشن میگیریم، تنها مناسبت و جشنی است که اهداف و رویکردی جهانی دارد.
جشن تولد عیسی مسیح تنها جشنی ست که به همه انسانها از هر عقیده و مذهب و ملیت و طبقه اجتماعی که خواهان صـلح و ســلامتی جهانی باشند مربوط میشود، زیرا که مسیح نه برای قوم، قبیله، مذهب، ملیت و نژادی خاص، بلکه برای نجات، شفا، آزادی، صلح و بخشش همه انسانها، جسم پوشیده و به شکلی منحصر بفرد بدنیا آمد.
او با مقدسترین و گناهکارترین، با ثروتمندترین و فقیر ترینها، با دوست و دشمن، بدون طرفداری برخورد کرد و با شفاها و معجزات همگانی اش ثابت کرد که برایش نژاد، ملیت، رنگ و زبان، تفاوت و تمایزی ندارد.
او برای خدمتش هیچ تفاوتی بین زن سامری و افسر رومی، نیقودیموس مذهبی و زکی باجگیر، جوان ثروتمند و گدای نابینا، زن گناهکار در حال سنگسار و زن بی گناهی که پسر جوانش را از دست داده بود، نگذاشت.
چرا کریسمس یک جشن جهانی است، زیرا یادآور تولد تنها شخصیت تاریخی است که آرمان جهانی برای نجاتی همگانی در بر دارد.
درک همگانی و فرا زمانی بودن جشن تولد مسیح زمانی ممکن است که حقیقت نهفته در همگانی و فراگیر بودن ثمره مرگ مسیح بر روی صلیب را درک کنیم و بدانیم که او برای آمرزیده شدن گناهان همه جهانیان، بر روی صلیب رفت.
طبیعتاً هر یک از انسانها تا زمانیکه اقتدار رهایبخش صلیب مسیح را نپذیرند، تولد او برایشان بیشتر از برگزاری یک جشن و اجرای یک مراسم نخواهد بود.
بنیاد مسیحی ایرانیان ضمن تبریک این روزِ فرخنده به تمامی یاران و پیروان همدل و همراه مسیح، پیام این رخداد مهم تاریخ بشریت دارای جنبه های متنوعی است، اما مهمترین نکته در این
نقشه آسمانی این است که خدای پدر، با فرستادن یگانه پسرش، عیسای مسیح، به جهان، “سرِ مار را کوبید.”، “بر مرگ پیروز شد.”، “گناه جهان را برداشت” و “فیض نجات و حیات ابدی” را به هر آنکه به او ایمان آورد و او را پیروی نماید، “هدیه داد.”.
در بخش عهد عتیق کلام، در کتاب “پیدایش”، آفرینش آسمانها، زمین، گیاهان، حیوانات مختلف و سرانجام، انسان را شرح میدهد. انسان آخرین موجود زندهای بود که خلق شد. این کتاب در خصوص آفرینش نخستین انسان چنین میفرماید: “خدا انسان را به صورت خود آفرید، او را به صورت خدا آفرید؛ ایشان را مرد و زن آفرید. خدا ایشان را برکت داد، و خدا بدیشان فرمود: “بارور و کثیر شوید و زمین را پُر سازید و بر آن تسلط یابید. بر ماهیان دریا و بر پرندگان آسمان و بر هر جانداری که بر زمین حرکت میکند، فرمان برانید . . . و خدا هرآنچه را که ساخته بود دید، و اینک بسیار نیکو بود.” (کتاب پیدایش ۱: ۲۷-۲۸ و ۳۱).
طبق این کلام مکتوب شده، جهانی که خدا ساخته بود، “بسیار نیکو” بود. در آن گناهی نبود و ظلم و ستم و بیعدالتی وجود نداشت و از بلاهای طبیعی هم خبری نبود.
حتماً میپرسید که اگر خلقت خدا “بسیار نیکو” بود، پس چرا در تمام طول تاریخ بشر و در هر گوشهای از جهان، اینقدر درد و رنج و مصیبت و ظلم و بیعدالتی هست؟ پاسخ اینست که انسان اولیه، همان آدم و حوا، دست به عملی زدند که آن جهانِ “بسیار نیکو” را از حالت اصلی خود بیرون آورد. تشریح این عمل و عواقب آن، یکی از جنبههای مهم پیام، تجسم خداوند و میلاد مسیح را تشکیل میدهد.
خدا در حکمتش به آدم چنین دستور داد: “تو میتوانی از هر یک از درختان باغ آزادانه بخوری؛ اما از درخت شناخت نیک و بد زنهار نخوری، زیرا روزی که از آن بخوری بهیقین خواهی مرد.” (پیدایش ۲: ۱۶-۱۷).
بحث دربارۀ “درخت شناخت نیک و بد” و علت این حکم خدا، از جنبه های مختلف، بسیار میتوان سخن گفت، اما آنچه قطعی است، اینست که پای مسألهای حیاتی در میان بوده و آدم و حوا میبایست از این دستور خدا اطاعت میکردند. در این صورت، همۀ امور مطابق طرح و تدبیر اولیۀ خدا که “بسیار نیکو” بود، پیش میرفت. اما شوربختانه از آنجائیکه ایندو حق انتخاب در وجودشان نهاده شده بود، بدلیل وسوسه، تصمیم به نافرمانی و عصیان، در برابر خداوند، پدر خالق خود، چنین نشد.
در فصل سوم کتاب پیدایش، میخوانیم که شیطان از طریق مار، به سراغ حوا رفت تا او را به نافرمانی از دستور خدا ترغیب کند؛ و به او گفت: “آیا خدا براستی گفته است که از هیچیک از درختان باغ نخورید؟” ملاحظه کنید، شیطان چگونه دستور خدا را تغییر داد. خدا فرموده بود که فقط از “یک” درخت نخورند، اما شیطان آن را عوض کرد و گفت “از هیچیک از درختان.” شگرد شیطان همیشه این بوده و هست که از بخشی از حقیقت استفاده کند و آن را با دروغ بیامیزد و اینطور، انسان را فریب دهد. حوا در پاسخ او گفت: “از میوۀ درختان باغ میخوریم، اما خدا گفته است، از میوۀ درختی که در وسط باغ است نخورید و بدان دست نزنید، مبادا بمیرید.” اکنون به فریب بعدی شیطان توجه کنید: “مار به زن گفت: بهیقین نخواهید مرد.
بلکه خدا میداند روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز خواهد شد و همچون خدا قادر به شناخت نیک و بد خواهید بود.” دومین شگرد شیطان در فریب این بود که خدا را نه فقط دروغگو جلوه دهد، بلکه او را بدخواه انسان معرفی کند. در واقع، شیطان میخواست حوا را متقاعد سازد که پیروی از احکام خدا، مانع پیشرفت ایشان است. شیطان همین شگرد و حیله را امروز نیز بهکار میبرد.
در تمامی بحرانها و طوفانهایی زندگی، در برابر جذابیت های فریبنده ی این جهان و نیز در خواهش نفس و حتی بهنگام منفعت طلبی و خودخواهی، اوقات و نقاطی هستند که شیطان وارد شده و حیله گری اش را در روح و وجود ما آغاز میکند و ما را نسبت به باورها، امید و ایمانمان دچار چالشهای جدی می نماید.
تنها با تکیه به فیض پسر آسمانی و اعتماد به مسیح خداوند و محبت و ایمانی که او در قلب هر یک ما نهاده است، قادر خواهیم بود، در او و عهدی که با او بسته ایم امین و پایدار بمانیم.
تجسم خداوند، میلاد پرشکوه عیسی مسیح، منشاء حیات و نجات بر همه شما مبارک و خجسته باد.
بنیاد مسیحی ایرانیان
ایام کریسمس ۲۰۲۱